۳ ضلع مهم جلوگیری از معتادشدن
به گزارش سبحان سردار سعید منتظرالمهدی به موضوع اعتیاد و پیشگیری از آن پرداخته و تاکید کرده که نباید در مواجهه با اعتیاد دچار کوچکانگاری موضوع شویم. متن کامل یادداشت سخنگوی فراجا در ادامه درآمده است:
«بارها در مغز خودم این جمله را مرور میکنم که نباید جامعه، درگیر کوچکانگاری موضوع اعتیاد شود. ما در زمینه پیشگیری از انواع افیونها، به جهاد اقدام نیاز داریم و ناگفته پیداست که مثلث فرد، خانواده و سیستم آموزش و پرورش، پازل اصلی پیشگیری از اعتیاد است. که در ادامه به صورت کوتاه، مطالبی در خصوص هر یک از اضلاعِ این مثلث، بیان میکنم.
ضلع اول؛ فرد
جوانان و نوجوانان عزیزمان که آینده این مرز و بوم در دستان آنهاست، لازم است که سیستمهای ترمز مغز خود را بهصورت مستمر چک و همواره آن را امتحان و از آن استفاده کنند. میپرسیم که سیستم ترمز مغز چیست؟ همان خود کنترلی یا خود مهارگری که منجر به تصمیمات صحیح و منطقی میشود. اینکه افراد متعادل و خودکنترلگر میتوانند زندگیشان را حفظ کنند و خودشان را سالم و شاد نگه دارند، بسیار مهم است. خودکنترلگر ها، تاخیر در لذت را تکرار و تمرین کردهاند و به هر لذتِ شیرینِ آنی، جواب مثبت نمیدهند.
اما اگر فرزندان به حال خود رها شوند، در دایره همسالانِ نابخرد باشند یا در محیطی قرار گیرند که یک رخداد ناخوشایند مانند اعتیاد افراد نزدیک در خانواده به طور مداوم جریان داشته باشد؛ در نهایت تسلیم خواستههای مغز شده و پای در مسیرِ وحشت افزا و تاریکِ اعتیاد میگذارند.
ضلع دوم؛ خانواده
پدران و مادران در پیشگیری از اعتیادِ فرزندان نقش اصلی و اساسی را بر عهده دارند. شاید پدر و مادری، خودشان معتاد نباشند اما رفتارهای غلطشان میتواند فرزند را به حوزه اعتیاد سوق دهد. رابطه نوجوان- والد، نقطه آغازین پیشگیری از اعتیاد است. متاسفانه اعتیادشویی بحران جدید والدگری است؛ والدین ناآگاهی که قبح اعتیاد به مواد را در نزد فرزندان میکاهند.
ایجاد یک محیط سالم و به دور از تنشهای مداوم برای حضور فرزندان، ازدیاد صحبتهای دو طرفه و اعتمادِ کنترل شده، شناخت دوستان و همسالان، ارائه الگو و مدل موفق به وی و ... از جمله عوامل و شاخصهایِ خانواده پایدار در پیشگیری از اعتیاد فرزندان است.
ضلع سوم؛ سیستم آموزش
نقش معلمان و مربیان نوجوان و جوانان نیز نباید از نظر دور بماند؛ هرچه احساسات عمیق و سالمی بین معلمان، مشاوران، مربیان تربیتی، مدیران و سایر دستاندرکاران مدرسه که وظیفه تربیت نسل آینده و رسالتِ انسانسازیِ متعالی را برعهده دارند، با دانش آموزان برقرار باشد؛ بیشک از آمار اعتیاد در این سنینِ حساس کاسته خواهد شد. پس گفتمانسازی در مقابله با اعتیاد، همراه با آموزش، معنادار و نتیجهبخش است. وجود جوِّ بیروح و خشک در کلاسهای درس، ارتباط یک سویه معلم با دانشآموزان و... میتواند زمینهساز تمایل دانشآموزان به سمت اعتیاد باشد.
عدم یادگیری مهارتهای زندگی، عدم توانایی نه گفتن، نگرش مثبت به موادمخدر در سنین بلوغ، حضور در جمعهای دوستانه بدون کنترل و نظارت و ... از جمله عوامل خطرساز است. در نهایت باید اذعان کنیم که با بهرهگیری از انواع متدهای علمی و عملی باید تابآوری روانی را در سطح جامعه بالا ببریم. تقویت ظرفیت و توانمان در مقابله با انواع آسیبهایی که قرار است از بیرون به ما تحمیل شود، یک اصل مهم در عدم برگزیدن گزینه خوفناک اعتیاد در زندگی است. این تابآوری، وجود اعتیاد را نفی نمیکند و نمیتواند آن را از میان بردارد اما کمک میکند تا ما با "نَه گفتن" به اعتیاد که لذت آنی و سرخوشی کاذب لحظهای را در پی دارد، راحتتر کنار بیاییم.»